* شهرزاد همتی
** دانشآموختهٔ حقوق قضائی و روزنامهنگار
آموزش حقوق شهروندی
هر چند تاکنون از آموزش حقوق شهروندی در ایران به شدت غافل بودهاند، اما قبل از بررسی این بحث شاید بد نباشد که بدانیم این روزها در خانههای سلامتی که توسط شهرداری بنا شده، حقوق شهروندی به مردم هر محل بنا به فراخور هر محل اموزش داده میشود.
با وجود اینکه عبارت حقوق شهروندی همواره بر سر زبانها است و صحبتهای زیادی درباره آن میشود ولی میزان آشنایی مردم با این حقوق و شیوههای درست مطالبه و پیگیری آن بسیار نامحدود است.
آموزش شهروندی، نحوه ایجاد انگیزش در میان افراد برای پذیرش نقش شهروند و توجه به منافع جمعی است.
شهروندی در سطوح متنوعی عمل میکند. ابعاد شهروندی را میتوان در بعد و جنبه کلی نشان داد. شهروندی از یک سو واجد ابعاد سیاسی و ساختاری است و از سوی دیگر، ابعاد عاطفی را در بر میگیرد که با فرهنگ و هویتهای فرد ارتباط دارد.
در کمترین سطح آن، شهروندان باید نسبت به مسوولیتها، حقوق و هویتهای متفاوت خود آگاهی و شناخت داشته باشند.
کسب این شناخت آشکارا مستلزم آموزش حقوق انسانی و فراهم شدن محیطی برای یادگیری است که در آن، مجال جستجو و تقویت احساسات و انتخابهای افراد فراهم باشد.
ایده بنیادی تحقق حقوق شهروندی و نیز فعال نمودن شهروندان برای کشف معیار و متر تعیین کننده حقوقشان نیازمند آموزش آنهاست و این آموزش باید از طریق رسانههای گروهی به روح جامعه تزریق شود و تا این اتفاق نیفتد نمیتوان انتظار داشت که شهروندان بر رعایت حقوق شهروندی خود و دیگران مشارکت و اصرار داشته باشند. تازهترین زمینه مشارکت «مشارکت شهروندان در اداره شهرهاست.»
این نوع مشارکت، یکی از الزامات زندگی شهری است و زمانی تحقق مییابد که شهرنشینان از حالت افرادی که صرفاً در مکانی به نام شهر زندگی میکنند درآیند و به «شهروند» تبدیل شوند. این اتفاق نمیافتد مگر زمانی که شهروندان در خصوص حق و حقوق شهروندی خود آموزش دیده باشند.
آموزش شهروندی عملا به عنوان وسیلهای برای پرورش احساس تعلق به جامعه و داشتن هدفی در زندگی برای اعضا مورد استفاده قرار خواهد گرفت. هدف اصلی برنامههای آموزش شهروندی باید درگیر کردن افراد در فعالیتهای مربوط به حوزه زندگی خود (اجتماع) باشد.
آموزش موثر شهروندی از همان آغاز به کودکان اعتماد به نفس و رفتارهای مسوولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی میآموزد. وجه دیگر این آموزش، درگیر کردن افراد جامعه در مسائل مربوط به شرایط زندگی و دغدغههای اجتماع محل زیست آنهاست.
بالاخره وجه سوم آموزش شهروندی را میتوان انتقال دانش، مهارتها و ارزشها به کودکان دانست که به واسطه آن خود را عضو مفیدی از حیات عمومی جامعه تشخیص دهند. به این ترتیب هدفهای آموزش شهروندی را باید عموما حول سه محور آموزش مسوولیت اجتماعی و اخلاقی، آموزش فعالیتهای اجتماعی و گرایش به چنین فعالیتها و آموزش سواد سیاسی دانست.
اعتقاد بر این است که آموزش شهروندی نباید دربرگیرنده نفع فردی باشد، بلکه جستجو برای عدالت اجتماعی آن را به وجود میآورد. به همین دلیل شهروند کسی است که به مسائل عمومی جامعه آگاهی دارد، واجد فضیلتهای مدنی است و از مهارتهای لازم برای مشارکت در عرصه سیاسی برخوردار است. علاوه بر این تاکید آموزش شهروندی بر این است که کودکان را به عنوان شهروندان به گونهای تربیت کند که در اجتماع و محیط پیرامون خود مشارکت کنند، با حقوق خود آشنا شوند و به وظایف خود در قبال جامعه عمل کنند. به این ترتیب، آموزش شهروندی دربرگیرنده احترام متقابل در میان شهروندانی است که در هویتهای قومی، زبانی، نژادی، فرهنگی، دینی و جنسیتی تفاوت نشان میدهند. از دیگر مهارتهایی که آموزش و یادگیری آنها در پرورش شهروندانی فعال موثر است، میتوان به این موارد اشاره کرد:
الف - تقویت شیوههای همکاری و کار گروهی
ب - تصمیم گیری به شیوه شورایی
ج - توانایی بخشیدن به افراد برای استدلال و نقد کردن
د- تقویت مهارتهای موثر ارتباطی
ه -مدیریت مشترک فعالیتها و کارهای محلی
و- درگیر شدن در کارها و فعالیتهای محلی
ز- تقویت گفتگو و مهارتهای مشارکتی در هر حال مفهوم شهروندی به عنوان نهاد و مبنایی برای ایجاد یک جامعه مدنی، مفهوم مهمی است که باید آن را تابع شرایط سیاسی اجتماعی و نیز بستر و سنت تاریخی دانست که در آن رشد مییابد.
آموزشهایی از این قبیل زمانی نضج میگیرد که گرایش به تعهدات مدنی، اخلاقی و سیاسی شهروندان مورد تاکید قرار گیرد و به عنوان یک اصل نهادینه شود.
نظرات شما عزیزان:
عبدالرحمن
ساعت0:01---20 آذر 1390
مرسی مهندس دمت گرم، واقعا گل کاشتی.